پرسشنامه ارزیابی خطر استرس شغلی

.

 

.

.

.

.

پرسشنامه ارزیابی خطر استرس شغلی

job Stress , job Anxiety, risk , danger

کد پرسشنامه: 1502

تعداد سوالات: 15 سوال

تعداد مولفه ها: 6 عامل، بعد یا مؤلفه شامل:

    1. مطالبات 

    2. کنترل

    3. حمایت مدیریت

    4. حمایت همکاران

    5. ارتباطات

    6. نقش

نوع پرسشنامه: محقق ساخته 

اعتبار و روایی: نامشخص

نمونه سوالات

14.برای من واضح است که چه انتظاری از من در کار دارند

15.اهداف بخشی که در آن کار میکنم برای من واضح است

  

مطالب مرتبط:

بررسي ارتباط استرس شغلي و فرسودگي شغلي در پرسنل پرستاري
نویسندگان: شراره ضيغمي محمدي ، سولماز اصغرزاده حقيقي
مقدمه و هدف : فرسودگي شغلي به صورت احساس خستگي هيجاني ، مسخ شخصيت و كاهش کفايت فردي تعريف مي شود. فرسودگي شغلي پاسخ به استرس هاي مزمن کار است.پرسنل پرستاري به دليل ماهيت حرفه خود مستعد فرسودگي شغلي هستند.هدف از مطالعه حاضر تعيين ارتباط استرس شغلي و فرسودگي شغلي در پرسنل پرستاري بيمارستان البرز کرج در سال 1387 بود.
روش کار : اين يک مطالعه اي توصيفي همبستگي بود که از روش نمونه گيري آسان استفاده شد و90 نفر از پرسنل پرستاري بيمارستان البرز کرج در اين مطالعه شرکت نمودند .اطلاعات توسط پرسشنامه خود گزارشي جمع آوري گرديد .ابزار بکار رفته شامل : فرم اطلاعات دموگرافيک، پرسشنامه فرسودگي شغلي ماسلاچ و پرسشنامه تنيدگي شغلي بود. داده ها توسط نرم افزار  SPSSو با استفاده از آمار توصيفي ،آزمون تي و آناليز واريانس يکطرفه و کاي دو تحليل گرديد.
نتايج: يافته ها نشان داد که 7/86% از پرستاران استرس شغلي متوسط ،8/57% خستگي عاطفي متوسط ،2/52% مسخ شخصيت خفيف و 4/64% موفقيت فردي پاييني داشتند .ارتباط آماري معني داري بين استرس شغلي با خستگي عاطفي(036/0=p) ،مسخ شخصيت(000/0=p) و کفايت فردي(003/0=p) وجود داشت .
نتيجه نهايي: به نظر مي رسد استرس شغلي اثر منفي بر فرسودگي شغلي دارد .مداخلاتي در جهت کاهش استرس شغلي و تقويت منابع مقابله با آن مي تواند به کاهش فرسودگي شغلي در پرسنل پرستاري کمک نمايد.

بررسي رابطه جو سازماني با استرس شغلي و خلاقيت کارکنان (مرد و زن) اداري آموزش و پرورش استان آذربايجان غربي
حسين زارع, آوات فيضي, طاهر محبوبي, Hossein Zare, Avat Feizi, Taher Mahbobi
زمینه و هدف: آموزش و پرورش سهم عمده‌ای از بودجه هر کشور را به خود اختصاص مي‌دهد. لازم است در آموزش و پرورش، جو سازماني مناسبي حاکم باشد و کارکنان در فضايي آرام و عاري از فشار رواني و استرس به‌ کار مشغول باشند تا کارآيي و اثربخشي سازماني افزايش يابد و در نهايت به خلاقيت کارکنان منجر شود. هدف پژوهش حاضر، بررسي رابطه جو سازماني با استرس شغلي و خلاقيت کارکنان اداري آموزش و پرورش استان آذربايجان غربي بود.
مواد و روش‌ها: اين تحقيق توصيفي- تحليلي، به شيوه همبستگي در سال تحصیلی 88-1387 انجام شد. جامعه‌آماري شامل کليه کارکنان اداري آموزش و پرورش استان آذربايجان‌ غربي 1569 نفر (1469 مرد و 80 زن) بود. تعداد نمونه 478 نفر (409 مرد و 69 زن) بودند که با روش نمونه‌گيري خوشه‌اي- چند مرحله‌اي انتخاب شدند. ابزارهاي پژوهش شامل پرسش‌نامه جو سازماني Halpin و Croft، استرس شغلي Rice، آزمون مداد- كاغذي خلاقيت عابدي است. برای تحليل داده‌ها در دو سطح توصيفي و تحليلي از آزمون t دو نمونه‌ای مستقل و رگرسيون چند متغيره براي آزمون فرضيه‌ها استفاده شد.
یافته‌ها: نتايج رگرسيون چند متغيره تأثير جو سازماني به طور کلي (به ‌طور همزمان) بر استرس شغلي و خلاقيت کارکنان در سطح 01/0 و به تفکيک در مردان در سطح 01/0 و در زنان در سطح 05/0 معني‌دار بود. تفاوت بین جو سازمانی و جنسیت در سطح 01/0 معنی‌دار بود، اما بین خلاقیت و استرس با جنسیت تفاوت معنی‌داری وجود نداشت.
نتيجه‌گيري: در جو باز پارامترهايي چون صميميت، ملاحظه‌گري، نفوذ و پويايي و ... باعث خلاقيت کارکنان و کاهش استرس آنان شد و در جو بسته عواملی چون فاصله‌گيري، بي‌علاقگي و فقدان تعهد شغلي، تأکيد بر توليد، مزاحمت، انگيزه خلاقيت کارکنان را پايين و استرس آنان را افزایش داد.

بررسي رابطه بين كيفيت زندگي كاري و كنترل شغلي و استرس شغلي با تعداد، شدت ، فراواني بيماريهاي جسمي در كاركنان
نويسندگان : معصومه فلاحی، دکتر نوشاد قاسمی، دکتر حجت اله جاویدی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و کنترل شغل و استرس شغلی با تعداد، شدت و فراوانی بیماری های جسمی در صنایع شیمیایی فارس انجام گردیده است. طرح کلی پژوهش همبستگی بوده است که بر روی تعداد ۱۶۰نفر کارکنان به روش نمونه گیری تصادفی از بین کارکنان صنایع شیمیایی فارس انتخاب شده اند، انجام گردیده است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه : ۱- پرسشنامه کیفیت زندگی کاری ، ۲- پرسشنامه کنترل شغل ، ۳- پرسشنامه استرس شغلی استاینمتز ، ۴- مقیاس درجه بندی شدت بیماری های جسمی بوده است. نتایج تحقیق نشان دادند که رابطه معناداری بین کیفیت زندگی کاری و کنترل شغل و استرس شغلی با تعداد ، شدت و فراوانی بیماری های جسمی وجود دارد.همچنین یافته ها، رابطه معنادار و مثبتی را بین میزان استرس شغلی و بیماریهای جسمی نشان دادند بین کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی، بین کنترل شغلی و استرس شغلی رابطه منفی معناداری نشان دادند همچنین بین کیفیت زندگی کاری و بیماری جسمی ، بین کنترل شغلی و بیماری جسمی رابطه منفی معناداری نشان دادند. کیفیت زندگی کاری به عنوان بخش مهمی از تجربیات کارکنان در محیط کار از سال ۱۹۷۰ وارد ادبیات شد و در طول چند دهه ای که از پیدایش آن مفهوم می گذرد، از آن به عنوان یک متغیر که بتواند رضایت مندی کارکنان را تأمین کند یاد شده‌است و عمدتا در پاسخ به کمبود نیروی کار و مشکل جذب کارکنان جوان در کارهای دفتری و تولیدی عادی شکل گرفت. بنابراین دهه ی ۱۹۸۰ کیفیت زندگی کاری مجددا به طور عمده مورد توجه قرار گرفت و افراد   می کوشیدند درک کنند که کیفیت زندگی کاری واقعا و دقیقا چیست و مفاهیم آن چگونه می تواند به منظور بهبود سازمان‌های آن‌ها مورد استفاده قرار گیرد (لاولر[۱]، ۱۹۸۳). در طی سالهای اخیر برنامه‌های کیفیت زندگی کاری نقش اساسی و مهمی در افزایش بهره وری نیروی انسانی و در نتیجه کارایی و اثربخشی سازمانها و شرکتهای بزرگ بر عهده داشته است. برنامه‌های استراتژیک ارتقای کیفیت زندگی کاری منابع انسانی در سازمانها یک رویکرد درونگر و گسترده می‌باشد این بدین معنی است که نیروی انسانی کارآمد نقش محوری در تحول سازمان ایفا می‌کند. در گذشته صرفا زندگی غیر کاری مدنظر و تأکید بوده ولی در جامعه امروزی بهبود کیفیت زندگی کاری یک برنامه جامع و وسیعی است که به منظور جلب رضایت و توجه کارکنان، کمک به آنان جهت مدیریت تغییرات و حفظ کارکنان در سازمان طراحی می‌شود. نارضایتی از کیفیت زندگی کاری یک مشکل اساسی است که بدون توجه به پست و موقعیت، همه کارکنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد (قدیری بنات، ۱۳۸۸).

کنترل شغلی از جمله متغیرهای سازمانی مهمی است که اخیرا مورد توجه روانشناسان صنعتی و سازمانی قرار گرفته است. کنترل فردی یکی از متغیرهایی است که نقش مهمی در رفتار فرد دارد. تقریبا هر نوع استرس، اعم از فیزیکی و یا روانی، موجب یک افزایش فوری و بارز در ترشح هورمون محرک فوق کلیوی، توسط غده هیپوفیز قدامی، وبه دنبال آن ظرف چند دقیقه منجر به افزایش شدید در ترشح کورتیزول از چند قشری غدد فوق کلیوی می‌شود (گایتون. هال[۲]، ۲۰۰۰). همچنین تحقیقات نشان داده‌است که فشار روانی می تواند کارآیی سیستم ایمنی را کم کرده، وبدین سان آمادگی موجود زنده جهت ابتلا به بیماری‌های مختلف را افزایش دهد (میلر، راجرز، دبی، ریچ[۳]، ۱۹۷۹). مایکل[۴] و همکاران (۱۹۹۷) در تحقیقی تحت عنوان " کنترل شغلی پایین و خطر بیماری شریان قلبی در بین کارکنان" به این نتیجه رسیدند که پایین بودن کنترل در محیط کار با افزایش خطر بیماری شریان قلبی در میان کارمندان مرد و زن رابطه دارد. ارزیابی کنترل شغلی نشان می‌دهد که کارکنانی که تنوع بیشتری در وظیفه و گفتن نیرومندی در تصمیم گیری دارند کاهش خطر بیماری شریان قلبی کمتر است. ابزارهای جمع آوری اطلاعات الف: پرسشنامه کیفیت زندگی کاری  سوالات سنجش کیفیت زندگی کاری با تفکیک مولفه‌هاست. این پرسشنامه براساس هشت مولفه اصلی کیفیت زندگی کاری توسط قاسم زاده (۱۳۸۴) تهیه شده‌است که عبارتند: ازروابط انسانی در محیط کاری سوالات ۱تا ۱۱،امنیت شغلی  و منزلت انسانی سوالات ۲۷ تا ۳۰،توازن بین کار زندگی سوالات ۳۱ تا ۳۷،تعهد کاری سوالات ۳۸ تا۴۶ ، مسائلاعتبار و پایایی پرسشنامه کیفیت زندگی کاری جهت سنجش پایایی پرسشنامه کیفیت ب: پرسشنامه کنترل شغلی پرسشنامه کنترل شغلی مورداستفاده دراین پژوهش توسط جکسون وهمکاران (۱۹۹۳) تدوین گردیده‌است. این پرسشنامه دارای پنج خرده مقیاس کنترل زمان، کنترل روش، درخواست نظارت، درخواست حل مسئله و مسئولیت تولید می‌باشد. این پرسشنامه دارای ۲۲ ماده‌است وهر ماده دارای یک پاسخ پنج درجه ای شامل هرگز، گاهی، متوسط، اغلب وخیلی زیاد می‌باشد که گزینه‌ها ازهرگزتاخیلی زیادبه ترتیب نمره ۱ تا ۵ می گیرند. تعداد ماده‌ها برای کنترل زمان ج: پرسشنامه استرس شغلی این پرسشنامه توسط استاینمتز (۱۹۷۷) ساخته شد وتوسط عطار (۱۳۷۴) ترجمه گردیده‌است. این مقیاس دارای ۳۶ ماده می‌باشدکه به بررسی استرس فرددررابطه با ماهیت کار، همکاران و پرسشنامه بیماری‌های جسمی  جهت اندازه کیری میزان ویلر، مینرو، ماسودا وتوماس اچ هولمز، در یافته های پژوهش و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کنترل شغلی و کیفیت زندگی کاری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین کنترل شغلی با استرس شغلی و بین استرس شغلی با کیفیت زندگی کاری رابطه معکوس و معنادار و همچنین بین کنترل شغلی با تعداد، شدت و فراوانی بیمایهای جسمی و بین کیفیت زندگی کاری با تعداد، شدت و فراوانی بیمایهای جسمی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد.یافته های این پژوهش با مایکل و همکاران (۱۹۹۷)،هانس و همکاران (۱۹۹۷) ، جان (۱۹۹۸) ، لیوئیدو همکاران (۱۹۹۹) ،یوشارانی روت (۲۰۰۰) ، میکی، کوریتا (۲۰۰۰)،چنگ، شوارتز و همکاران (۲۰۰۰) ، شابروك و جونز (۲۰۰۱)، لاولس (۲۰۰۲)، ،اکنوری ناکاتا (۲۰۰۲ )، فیشلرو همکاران (۲۰۰۳)، وندی و همکاران (۲۰۰۴) ،گراند، فیشر و همکاران (۲۰۰۵) ، مارتین و بوش (۲۰۰۶)، دی کریمر و بلادر (۲۰۰۶)، مانویل و اُبر (۲۰۰۳) و مارتین (۲۰۰۱)،جکسون (۲۰۰۶) ، بن نوردن راسل و همکاران (۲۰۰۸) ، چن و لو (۲۰۰۹)، جهانبخش گنجه (۱۳۸۷) ، خاقانیزاده و همکاران (۱۳۸۷) ، ستوده اصل و همکاران (۱۳۸۸)  همخوانی دارد. کنترل یکی از حساس ترین اجزای تشکیل دهندۀ استرس شغلی است، درک استرس شغلی مستلزم دانستن این موضوع است که فرد شاغل تا چه اندازه احساس می کند بر جنبه های مهم کار کنترل دارد. افزایش کنترل کارکنان بر جنبه های اصلی کار می تواند استرس شغلی را کاهش و عملکرد را افزایش دهد. پژوهش در مورد درماندگی آموخته شده نشان می دهد که کارکنانی که از توان افتاده اند ممکن است به این عقیده برسند که آنها هیچ کنترلی روی نتایج ارزشمند کار ندارند. کارکنانی که به تجربه دریافته اند کنترل چندانی ندارند و در همین حال در شغل خود در برابر خواست های زیاد قرار می گیرند، آمادگی خاصی برای استرس شغلی دارند. بعلاوه، فقدان کنترل از خصیصه هایی است که بیشتر شاغلان در طول اشتغال خود با آن روبرو هستند، و عاملی است که سهم بسیار بزرگی در پدید آمدن استرس شغلی دارد. هنگامی که کارکنان برای رسیدن به اهداف و مقاصد شغلی خود پیوسته در معرض فشار باشند، احساس شایستگی کمتری خواهند داشت (مارتین،۲۰۰۱). با افزایش فشار، کارکنان احساس فقدان توانایی برای تصمیم گیری شخصی خواهند داشت و بنابراین احساس آنها از نظارت بر شغل کاهش خواهد یافت. از آنجا که برای ارائه راه حل مسائل افراد باید بتوانند آزادانه و بدون ترس، عقاید و آراء خود را بیان کنند (دی کریمر و بلادرف،۲۰۰۶)، هنگامی که در محیط کار بر کارکنان فشار اعمال گردد، احساس آنها از حل مسأله کاهش خواهد یافت. هنگامی که کارکنان احساس فقدان توانایی نظارت و فقدان توانایی حل مسأله داشته باشند، توانایی کمتری برای جلوگیری از آسیب وارد آمدن به وسایل و تجهیزات سازمان خواهند داشت، به عبارتی مسئولیت تولید کمی دارند و بنابراین احساس کنترل شغلی به میزان زیادی کاهش خواهد یافت.
براساس الگوی درخواست شغلی– کنترل شغلی، کارکنانی که در معرض فشارهای زیادی قرار دارند در مقایسه با آنهایی که با فشار کمتری مواجه اند سلامتی کمتری دارند. فشارهای شغلی زیاد هنگامی به وجود می آیند که تقاضاهای شغلی و بارکاری زیاد باشد و کنترل شغلی کم باشد. چنین فرضیه ای پیشنهاد می نماید که افسردگی نتیجۀ چنین شرایطی می باشد. اثرات مستقل تقاضاهای شغلی زیاد و کنترل شغلی کم است همچنین افزایش کنترل اثرات منفی بالقوۀ فشارزاهای شغلی را کاهش می دهد، زیرا برای کارکنان فرصتی فراهم می سازد تا با تقاضاهای شغلی شان مطابق با نیازها، توانایی ها و   شرایط شان سازگار گردند(وال، جکسون، مولارکی[۲۳] و پارکر[۲۴]،۱۹۹۶)کاهش کنترل می تواند باعث بیماری (ناسلامتی) در انجام کارها شود همچنین فرد نمی تواند راه حلی برای مشکلات پیدا کند اما کنترل بالا میتواند تصمیم گیری فرد و گرفتن مسئولیت را برای فرد آسانتر کند (بیزرمن[۲۵]، ۱۹۸۲). افراد نسبت به مسائل و مشکلاتی دچار استرس خواهند شد که اطلاعات و تجربه کمی در کنترل آن داشته باشند. هرچه افراد در محیط کاری ازکنترل کمتری در تصمیم گیری و حل مسئله و کنترل زمان، کنترل روش برخوردار باشند استرس و بیماری بیشتری را تجربه می کنند و برعکس هرچه افراد در محیط کاری ازکنترل بیشتری در تصمیم گیری و حل مسئله و کنترل زمان، کنترل روش برخوردار باشند استرس و بیماری کمتری را تجربه می کنند
بنابراین استرس می تواند روی هر دستگاهی از بدن اثرات زیانبار داشته باشد. بعضی از این اثرات زودگذر است. هر چه فرد استرس های بیشتری یا شدیدتر یا طولانی تری را تجربه کند، امکان بروز بیماری های جسمی در وی بیشتر است. یک بیماری شدید جسمی می تواند هر گوشه از زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. ارتباطات، کار، عقاید مذهبی و چگونگی روابط اجتماعی با دیگران همگی ممکن است تحتتأثیر قرار گیرند. بیماری شدید جسمی می تواند باعث شود ما دچار احساس غم، ترس،نگرانی یا عصبانیت شویم.بنابراین هرچه استرس شغلی و بیماری جسمی بالاتر باشد کیفیت زندگی کاری کاهش می یابد همچنین موقعیت های فشارزا، موقعیت هایی هستند که در آنها کارکنان در معرض تقاضاهای شغلی بالا و کنترل پایین در تصمیمات مربوط به کارشان قرار دارند. ، زمانی که کنترل شغلی پایین است، ارتباط قوی تری با فشار روانی در شغل دارند.. بنابراین، ترکیب تقاضاهای شغلی بالا با کنترل شغلی پایین، باعث فشار جسمی و روانی خواهد شد(که فشار روانی در شغل نامیده می شود). در حالیکه، مشاغلی که در آنها هم تقاضا و هم کنترل بالا باشد، به احساس شایستگی، اثربخشی و موفق بودن منجر می شود(که یادگیری فعال نامیده می شود). بنابراین اگرکنترل شغلی بالا باشد کیفیت زندگی کاری بهبود می یابد در نتیجه استرس شغلی و بیماریهای جسمی کاهش می یابد و برعکس اگر کنترل شغلی پایین باشد کیفیت زندگی کاری کاهش می یابد در نتیجه استرس شغلی و بیماریهای جسمی افزایش می یابد. منابع: خاقاني زاده، مرتضی عبادي عباس يرتي نير مسعود رحماني منظر (۱۳۸۷). بررسي رابطه استرس شغلي و كيفيت زندگي كاري پرستاران شاغل در بيمارستان هاي جهانبخش گنجه، سحر (۱۳۸۷). اثر (رابطه) تقاضاها و كنترل شغلي در طراحي شغل بر فشار رواني در شغل و سلامت ذهن كاركنان شرکت پتروشيمي اصفهان. ستوده اصل، نعمت  طاهرنشاط دوست، حمید ؛کلانتری، مهرداد (۱۳۸۸). بررسي رابطه قدرت اميد و كيفيت زندگي در بيماران مبتلا به فشار خون بالا در  عطار حمید (۱۳۷۴). بررسی رابطه استرس شغلی با خشنودی و سلامت.

ریال 20000 قیمت

سفارش محصول
مطالب مرتبط

نام
ایمیل
توضیحات
Captcha
کد امنیتی
 
logo-samandehi